اخیرا با کتاب «مادر خوب و مادر بد» نوشته دکتر نهاله مشتاق آشنا شدم که گویا کتاب پرفروشی هم هست. این کتاب، اقتباس موفقی است از نظریات دونالد وینیکات، روانکاوِ انگلیسی و اثرگذاری که متاسفانه در ایران کمتر شناخته شده است. این وینیکات بود که گفت آن چیزی که جامعه را نجات خواهد داد فرزندپروریِ درست است و خانواده میتواند با پرستاری و مراقبت صحیح از کودکان، جامعه را از فقر، بزهکاری، جرم، بدبختی و فلاکت و دیکتاتوری دور کند. در جایجای کتاب، غیر از وینیکات، از نظریه دلبستگی نیز الهام گرفته شده است. نظریه دلبستگی به اهمیت پیوند عاطفی بین مراقبِ اولیه و فرزند تاکید دارد. در واقع پایه و اساس تمام روابطِ صمیمانه و عاشقانه بعدی ما در بزرگسالی، ریشه در رابطه ما در کودکی با والدین (اکثرا مادر) دارد.
بیایید واقعبین باشیم. هر مادری در طول دوران فرزندپروریاش غیر از ابراز عشق و علاقه فراوان، لحظات بیشماری نیز از فرزندش متنفر بوده یا به او خشم داشته است. وجود چنین احساسِ طبیعی ولی آزاردهندهای منجر به ایجاد احساس گناه در مادران شده و باعث میشود «مادری کردن» فرایندی کلافهکننده و گاه پرخاشگرانه باشد. رسیدگی به نیازهای جسمی/ روانی و تحصیلی فرزند، توجه به امورِ روزانه خانه مثل پخت و پز و حتی مدیریت روابط عاطفی و جنسی با همسر، زنانگی را به نقشی سرسامآور و وظیفهای دشوار تبدیل کرده است. متاسفانه در بیشتر فرهنگهای جهان، مادر را فرشتهای فداکار و ایثارگر توصیف میکنند که نسبت به فرزندش فقط عواطفِ خوشایند و مطلوب دارد. برای مثال، جملاتی چون «بهشت زیر پای مادران است» با ایجاد یک فشارِ فرهنگیِ سنگین، باعث شده است نگاه ما به مفهوم مادری کمتر واقعبینانه باشد. وقتِ آن است که به مادران فرصت دهیم پذیرای عواطفِ نامطلوب خود باشند و بدانند مادرِ «نسبتا» خوب بهترین نوعِ مادری کردن است. در این میان پدران میتوانند به جای درخواستهای متوقعانه یا غُر زدن و ایرادگیریهای مکرر، با کاهش فشار روانی همسر خود از طریق روشهای مختلف، نقشی بنیادین در کمک به فرزندپروریِ انسانمدارانه داشته باشند. شستن ظروف، آشپزی، مرتب کردن خانه و بردن بچهها به پارک و شهربازی و مدرسه، وظایفِ مشترک والدین است نه وظیفه زنان.
خوشبختانه، تصاویر سازگار با فرهنگ ایرانی و متن بسیار روان آن کتاب را برای مخاطبان عمومی قابل فهم و ملموس کرده است و والدین عزیز و مراجعان دوستداشتنی میتوانند با خرید این کتاب در مورد احساسات متناقض خود نسبت به فرزندشان آگاهی پیدا کنند.
محسن سودمند(دکتری تخصصی روانشناسی).