مطالعۀ کیفی زنان کارتن خواب محلۀ شوش در تهران
ساناز تبری
مقدمه و طرح مسأله
کارتنخوابی از مسائل نوین شهری در جامعۀ ایران است. این پدیده در کلانشهرهایی مانند تهران، دارای ابعادی وسیع و پیچیده است و با بسیاری مسائل اجتماعی شهری نظیر اعتیاد، بزهکاری، فحشا، کودکان بیسرپرست و بدسرپرست و شیوع بیماریهای مسری در هم تنیده شده است. کارتنخوابها از گروه های آسیبپذیر شهری هستند. بدیهی است که شکل این پدیده در هر جامعه با مختصات خاص خود، تفاوت هایی با دیگر جوامع دارد. در دهههای اخیر جمعیت افراد کارتن خواب ایرانی، رشد زیادی داشته است و این را می توان در گسترش دایره واژگان مربوط به این پدیده نیز دریافت. در سالهای اخیر اصطلاحاتی چون اتوبوس خوابی، قطار خوابی، گورخوابی، زیرپل خوابی، خیابان خوابی، مترو خوابی، لولهخوابی، خرابه خوابی و اخیراً گورخوابی به ادبیات رایج مطبوعات و رسانه ها راه یافتهاند. این تکثر واژگان خود نشانه ای دال بر گستردگی و رشد فزایندۀ این پدیده از یک سو و عادی پنداشتن تدریجی آن توسط افکار عمومی از سوی دیگر است. پدیدۀ کارتنخوابی در تهران، از سال ۱۳۸۲ با مرگ چند شهروند کارتنخواب در سرمای زمستان مورد توجه قرار گرفت. تاسیس گرمخانه های شهری ما حصل واکنش به چنین اتفاقاتی بود. با این وجود، جمعیت کارتنخوابهای تهران به سرعت در حال افزایش است. بر اساس آمار ارائه شده توسط معاونت اجتماعی شهرداری تهران ، جمعیت کارتنخوابهای این شهر برابر با ۱۲۰۴۸ نفر است. سیاستهای مواجهه با کارتن خوابی اغلب ترمیمی و معطوف بر ارائه خدماتی نظیر سرپناه، مراقبتهای بهداشتی، جسمانی،روانی و ترک اعتیاد هستند. در حالی که بهرهگیری از سیاستگذاری های فرهنگی و پیشگیرانه، گام موثری در کنترل و کاهش هزینههای اجتماعی این پدیده خواهد بود. کارتن خواب ها بر اساس جنسیت و سن، آسیبهای متفاوتی را تجربه و به تبع آن بازتولید می کنند. مشکلات و آسیبهای متوجه زنان کارتن خواب متفاوت و افزون بر مردان است. بر این اساس در این پژوهش تلاش در فهم مسائل زنان کارتن خواب، با بهرهگیری از روشهای پژوهش کیفی به طور عام و نظریۀ زمینه ای به طور خاص شده است. سوالات این پژوهش به شرح زیر است: ۱٫ تجربۀ زیستۀ زنان کارتن خواب از زندگی در خیابان چیست؟ ۲٫ مسائل کارتن خوابی و مسائل جنسیتی چگونه در زندگی زنان در خیابان به هم پیوند می خورند؟؟ ۳٫ از خلال مطالعۀ زیست زنان کارتن خواب می توان چه عوامل فرهنگی و ساختاری را در بروز این پدیده در افراد مورد مطالعه دخیل دانست؟
ادبیات پژوهش
کارتن خوابی و بیخانمانی مانند اغلب مفاهیم علوم انسانی، به آسانی تن به تعریفی مشخص نمیدهد. به بیان سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی ایران در سال ۱۳۹۰، بیخانمان به سه گروه از افـراد اطـلاق میشود؛ ۱- اولین گروه شامل افرادی است که بهشیوهای نامطلوب، در آلونکها و حلبیآبادها،بـرای سـکونت خـود سـرپناهی فـراهم کردهاند و زاغهنشین، گودنشین و حاشیهنشین هستند. ۲-گروه دوم دربرگیرندۀ افـرادی است کـه در خیابانها و در شرایط سخت زندگی میکنند و غالباً کارتنخواب هستند. ۳-سومین گروه افـرادی را در برمیگیردکـه بـه سـبب کمبـود سرپناههای واقعی، در نزد آشنایان و بستگان به سر میبرند.
از منظر سازمان شهرداری شهر تهران، بیخانمان، به کسانی اطلاق میشود که معمولاً در معابر و اماکن عمومی، بهصورت شبانهروزی و یا بهصورت شـبانه زندگی میکنند و شامل متکـدیان، کارتنخوابها، افـراد بیسرپرست و طردشده از خــانواده، افــراد گمشــده و ســرگردان، افــراد درراه مانــده و مانند آنها هستند. سازمان اروپایی گونهشناسی بیخانمانی افراد بیخانمان را بر اساس محل زندگیشان به پنج گروه تقسیم میکند: ۱٫بیسرپناهان : افرادی که فاقد هرگونه سرپناه هستند. ۲٫بیخانگان: افرادی که مکانی برای خواب ندارند اما در یک سرپناه موقت اسکان یافتهاند. ۳٫ساکن در مکانهای ناامن: افراد ساکن در محلهایی که همواره در معرض تهدید و طرد قرار دارند. ۴٫زندگی در شرایط نامناسب: افرادی که مجبور به زندگی در مکانهای غیرقانونی، تریلرهای مسکونی و ..هستند. ۵٫زندگی در مکانهای جمعی: افرادی که به علت نبود توانایی جهت فراهم آوردن مکان زندگی جداگانه از روی اجبار به زندگی جمعی روی آوردهاند.
تعاریف ارائه شده نشان میدهند که مفهوم کارتنخوابی طیف گستردهای از وضعیتها را در برمیگیرد. در رویکردهای متفاوتی که نسبت به این پدیده وجود دارد، از افراد ساکن در خیابان تا افرادی با شرایط نامطلوب زندگی،کارتنخواب خوانده میشوند. در این تحقیق به طور عام مقصود از کارتن خواب فردی است فاقد مسکن و سرپناه که زندگی خود را در فضاهای عمومی غالباً شهری می گذارد.
روش پژوهش
تحقیق حاضر بر اساس رویکرد پژوهش کیفی سازمان یافته است. بخش عمده تحلیل در چنین پژوهشی تفسیری و با بهره-گیری از تبیین استقرایی انجام شده است.«منظور ما از پژوهش کیفی هر نوع پژوهش است که با توسل به عملیات آماری یا سایر روش های شمارشی حاصل نیامده باشد»(استراوس و کربین،۳۲:۱۳۹۷). روش های پژوهش کیفی، اغلب به بـه منظـور بـه دست آوردن داده های ذهنی به کار می روند، به سوی درک دنیای طبیعـی گام برمیدارد و ماهیت آن ها تفسیری است. برای مطالعه زنان کارتنخواب در این تحقیق از نظریۀ زمینهای استفاده شده است که «عبارت است از کشف و استخراج نظریه از دادههایی که به طور منظم در فرآیند تحقیق اجتماعی به دست آمده اند»(محمد-پور،۳۱۴:۱۳۹۲). شیوۀ نمونهگیری، نمونهگیری نظری بود که بر اساس مفاهیم در حال تکوین انجام شد. با توجه به واحد تحلیل نظریۀ زمینه ای که «فرد» است، این روش نمونه گیری کارایی کافی را در انجام تحقیق دارد(همان:۱۰۹). نمونهگیری نظری این امکان را به پژوهشگر میدهد تا بر اساس مفاهیم شکلگرفته به سراغ مواردی برود که به تعبیر استراوس و کربین او را در دستیابی به کشف گوناگونیها و اغنای مقولهها به لحاظ ویژگیها و ابعاد یاری کنند. نمونهگیری نظری به مثابه یک فرآیند با گردآوری، کدگذاری و تحلیل همزمان دادهها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا میکند. این تحقیق مبتنی بر رهیافت تفسیری-برساختی است و با تمرکز بر تجربه زیستۀ انسانها در جهان زندگی یا زیستجهان بر ساخت و ساز مداوم، سیال و تعاملی دنیای سوژهها تاکید دارد. (همان:۱۴۴). بر این مبنا مصاحبه، فن مناسبی برای دستیابی به فهم از جهان اجتماعی نمونههای مورد بررسی است، پژوهشگر را در دستیابی به متون برگرفته از معانی ذهنی کنشگران مورد مطالعه یاری می دهد و تفسیر معانی نهفته در متون، راه را در دستیابی به درک مشترکی از پدیده مورد مطالعه باز میکند. مکالمه امکان دستیابی به معرفت از میان گفتوگوهای میان پژوهشگر و مصاحبه شونده را فراهم می کند. جمع آوری دادهها از زنان کارتنخواب محلۀ شوش تهران، با استفاده از مصاحبۀ عمیق در سال ۱۳۹۶انجام گرفته است. بازۀ سنی مصاحبهشوندگان از ۱۹ تا ۴۷ سال است. مصاحبه با ۱۹ زن تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. اشباع نظری، مرحلهای است که با انجام مصاحبههای جدید، اطلاعات تازهای حاصل نشود. مصاحبهها با استفاده از روش زمینهای تحلیل شدهاند که «عبارت است از کشف و استخراج نظریه از دادههایی که به طور منظم در فرآیند تحقیق اجتماعی به دست آمدهاند»( محمدپور،۳۱۴:۱۳۹۲ ). کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی برای تحلیل دادهها و عبور از فرآیند انتزاع مورد استفاده قرار گرفتند. برای تحلیل دادهها تمام مصاحبهها ضبط شدند و سپس برای تحلیل به صورت نوشتاری پیاده شدند. به منظور رعایت شئون اخلاقی، از نام مستعار برای افراد در این تحقیق استفاده شدهاست.
یافتههای پژوهش
بررسی متن مصاحبهها و تحلیل آنها به شیوۀ نظریه مبنایی با در نظر گرفتن رویکردی امیک-اتیک انجام شده است. به این صورت که هم در درون دنیای اجتماعی کنشگران و هم در فاصله از آن یادداشت های تحلیلی ثبت شدهاند. مفهوم، تنها تلخیص کننده مفاهیم ذهنی پاسخگوها نیست، بلکه باید بتواند پاسخگوها را توضیح نیز بدهد. بر این اساس در این بخش مهم ترین مقولات حاصل از تحلیل داده های پژوهش که با استفاده از مصاحبه های عمیق و نیمه ساخت یافته انجام شده است، آورده می-شود:
سابقۀ تجاوز و آزار جنسی
۱۳ مورد از ۱۹ مورد مصاحبه، درکودکی یا قبل از خروج از خانه مورد تجاوز قرار گرفته اند. در تمام موارد، زن قربانی از شرح حادثه به اطرافیان، اطلاع به پلیس و مراجع قانونی خودداری کرده است. آن ها دلیل این اتفاق را ناآگاهی از حقوق قانونی، ترس از شخص متجاوز، ترس از انگ زنی ، ناآگاهی خانواده و هراس از شکایت عنوان کرده اند. مریم ۳۸ سال دارد و از داستانی که بعد از طلاق تا فرار از خانه بر او گذشته میگوید:
«پدر و مادرم را در جنگ ایران و عراق از دست دادم….بعد از اون خونه عمه ام زندگی می کردم..سیزده سالم بودم که به یه مرد ۴۷ ساله شوهرم دادند.بعد دو سال طلاق گرفتم….بعد از برگشت به خونه عمه، پسر عمه ام بهم تجاوز می کرد. وقتی به عمه گفتم جواب داد تو که بیوه ای، با احساسات پسر من بازی نکن.بعد از اون بود که فرار کردم.» زهره ادعا می کند: «اصولا وقتی اسم طلاق اومد روت، همه بهت دست درازی می کنن.از فک و فامیل و دوست و آشنا تا…. شاید باور نکنید،ولی حتی نزدیک ترینا… بعد از اون به هیچی فکر نکردم.از خونه زدم بیرون.»
ناآگاهی از مراکز حمایتی و گرمخانهها
آگاه نبودن زنان و دختران از وجود مراکز حمایتی و پناهگاههای موجود از مقولههای این پژوهش است. بسیاری از زنان کارتن-خواب بعد از خروج از خانه روزها، ماه ها و یا سال هایی را در خیابان سپری کرده اند. روزهای اولیۀ زندگی زنان در خیابان، پرخطرترین زمان برای گرفتار شدن در باندهای فحشا، دزدی و مواد مخدر است. حضور افرادی از این باندها در ترمینالهای مسافربری به ویژه در شبها در گزارشهای متعددی بیان شده است. ایجاد آگاهی در زنان از طریق آموزش در مدارس و رسانهها قادر است، سرعت گسترش آسیبها و انحرافات اجتماعی در زنان بیرون از خانه را کاهش دهد. تلاش برای رفع نیازهای اولیه مانند غذا و سرپناه عامل بسیاری از انحرافاتی است که این زنان در ابتدای آمدن به خیابان با آن مواجه شده اند.
خانم حسینی در مورد سفر خود به تهران می گوید: «زمانی که شوهرم طلاقم داد، هیچ جایی نداشتم که برم. با ۱۰۰۰ تومن راهی تهران شدم.توی ترمینال یه پسری به اسم سعید باهام حرف زد و شمارش رو داد که تو تهران کمکم کنه. من هیچ جایی نداشتم برم. دو روز تو پارک طالقانی خوابیدم و بعد با سعید تماس گرفتم و ………. با هم مواد جا به جا می کردیم.»
مریم، سالها عضو یک باند دزدی بوده و از این طریق امرار معاش میکرده است : «… تو هم جای من بودی همین می شدی.وقتی گشنه باشی و سردت باشه برای زنده موندن همه کار می کنی.با دو نفر آشنا شدم که از خونه ها دزدی می کردند، به خاطر هیکل درشتم منم توی خودشون راه دادن. واقعا هم خوب کار می کردم».
احساس طردشدگی در زنان کارتن خواب مانعی در بازگشت به زندگی عادی
از ۱۹ زن مورد مطالعه در این تحقیق، ۱۸ نفر هیچ نگاهی به آینده نداشتند و وضعیت موجود را سرنوشت ناگریز خود می دانستند. تنها یک نفر ۱۲ سال پیش مواد مخدر را ترک کرده و در حال حاضر مسئول پناهگاه بود، بسیاری از دختران جوان او را مامان خطاب می کردند. پاسخهای مشابهی به سوالات طرح شده در خصوص ترک اعتیاد و بازگشت به یک زندگی جدید داده شد.طلا، ۴۵ ساله می گوید: «ترک کنم که چی بشه.کجا برم.چیکار کنم.خانواده و بچه هام جواب سلامم رو هم نمی دن.سرنوشت ما هم این بود که خمار گوشه خیابون بمیریم».
ناکارآمدی کمپهای ترک اعتیاد
برخی زنان کارتنخواب، بارها توسط مراکز ترک اعتیاد بستری و درمان شده اند. آن چه که آنها در مورد این مراکز عنوان می-کنند، نشانگر ناکارآمدی شیوه های مورد استفاده است. این افراد به دفعات بر طبق یک برنامه زمانی در کمپهای ترک اعتیاد بستری شدهاند و توسط دارو مورد درمان قرار گرفتهاند و پس از مدت بسیار کوتاهی مجدداً به مصرف مواد روی آوردهاند. مرجان، در مورد تجربۀ خود در این مراکز می گوید: « تو این کمپ ها ما رو به شکل پول می بینن. یه چند ماه نگمون می دارن و از دولت یه پولی می گیرن..»
ناآگاهی در خصوص بیماری های مقاربتی، ایدز و هپاتیت
در حال حاضر در پناهگاههای شهرداری تهران سرنگ،کاندوم و آموزش های رایگان جنسی داده میشود. اما بسیاری از زنان کارتن-خواب، قبل از ورود به مراکز به این بیماریها مبتلا شده اند که به عدم آموزشهای پیشگیرانۀ صحیح در مدارس و رسانه ها مرتبط است. آموزشهایی که آسیبهای اجتماعی ناشی از فقدان آنها قابل توجه است. اکرم در این مورد می گوید: « من بی سواد که با هزار بدبختی از دهات سبزوار خودمو به تهران رسونده بودم، از کجا میدونستم سرنگ آلوده و این چیزا چیه.اصلا کلی مرضها و بدبختیهای ما از بیسوادیه…»
پدیدۀ مرکزی: ساختارهای فرهنگی-اجتماعی و داغ ننگ ابدی
اقداماتی که تا کنون در خصوص پدیده کارتن خوابی در شهر تهران انجام شده است، بیشتر در جهت ساماندهی افراد ساکن در خیابان و معطوف بر اقدامات اصلاحی بوده است. یافتههای این تحقیق، لزوم تمرکز بر اقدامات آگاهی بخش را نشان میدهند. اگر آموزش های صحیح، حمایتهای اجتماعی و حقوقی، فاصله گرفتن از تعصبات و کتمان معضل ایجاد شده را مورد توجه قرار دهیم؛ چه بسا بتوان بسیاری از زنانی را که در ابتدای مسیر خیابان خوابی قرار دارند با آسیب های فردی و اجتماعی پایین تربه وضعیت نسبتاً مطلوب بازگرداند. قرار داشتن زنان در ساختارهای فرهنگی-اجتماعی آمیخته با سنت از عوامل قابل توجه در ابتلای آنها به کارتن خوابی است. نقصان در هنجارهای رایج فرهنگی که بر طبق آنها هر لغزش زنان از هنجارهای مرسوم محکوم شمرده میشود و امکان بازگشت به زیست گذشته را از آنها سلب میکند. مریم ۲۸ سال دارد و ۱۲ سال پیش از روستای محل تولدش گریخته است. او انگیزۀ فرار خود را چنین شرح میدهد:
« با پسر همسایه دوست بودم…وقتی شنیدم آقاجونم فهمیده، داشتم از ترس تلف میشدم.مطمئن بودم به خاطر این بی آبرویی من رو می کشه.قبل از این که از سر کار برگرده زدم بیرون…»
بر این اساس « ساختارهای فرهنگی-اجتماعی و داغ ننگ ابدی» به عنوان مقولۀ مرکزی در این پژوهش برگزیده شده است.زنان کارتن خواب مورد مطالعه اغلب امکان رهایی از وضعیت حاضر را برای خود ممکن نمی دانند. احساس تهی بودن و فناشدگی در آن ها به قدری غالب بود که در بسیاری موارد از مواجه شدن با موقعیت های رهایی بخش امتناع می کردند.
برخی از مقولههای پژوهش که نشانگر تأثیر ساختارهای مذکور بر کارتنخوابی زنان است شامل منزلت پایین زن مطلقه، انگ زنی به زنان در صورت ارتکاب خطا، طرد دختران بعد از فرار توسط خانوادهها، فرار دختران به دلیل هراس از خشونت-های ناموسی،نبود آموزشهای مرتبط در مدارس در خصوص حقوق قانونی، نهادها و سازمانهای حمایتی،بیماریهای جنسی و اعتیاد هستند. یافتههای پژوهش ارائۀ مدل پارادایمی در خصوص کارتن خوابی زنان را ممکن ساخت.
تصویر۱-مدل پارادایمی پژوهش
تصویر۱-مدل پارادایمی بر این اساس ایجاد زمینه برای گسترش آگاهی زنان در رابطه با موارد مذکور، میتواند به عنوان اقدامی موثر و کم هزینه انجام شود. چه بسا ایجاد چنین بستری بتواند عاملی در کنترل جمعیت روزافزون زنان کارتن خواب باشد.
منابع
۱٫ استراوس،انسلم و کربین،جولیت(۱۳۹۷)مبانی پژوهش کیفی فنون و مراحل تولید نظریه زمینه ای.ترجمه ابراهیم افشار، تهران: نشر نی،چاپ هفتم. ۲٫ محمدپور،احمد (۱۳۹۲) روش تحقیق کیفی ضد روش مراحل و رویه های عملی در روش شناسی کیفی(جلد۲).تهران:جامعه شناسان، چاپ دوم. ۳٫ وبسایت سازمان شهرداری تهران، www.tehran.ir. ۴٫ وبسایت معاونت امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران، www.farhangi.tehran.ir. ۵٫ وبسایت سازمان رفاه، خدمات و مشارکت های اجتماعی، www.swsc.tehran.ir. ۶٫ ETHOS Typology on Homelessness and Housing Exclusion, www.feantsa.org.
